اکثریت شریکان (قرآن)تعدی و ستم بیش تر شریکان غیر مؤمن به یک دیگر از داستان حضرت داوود علیه السلام که در قرآن آمده است استفاده می شود. ۱ - تعدی شریکانقال لقد ظـلمک بسؤال نعجتک الی نعاجه وان کثیرا من الخلطـاء لیبغی بعضهم علی بعض الا الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت و قلیل ما هم...((داوود) گفت: «قطعاً او در مطالبه ميش تو (اضافه) بر ميشهاى خودش، بر تو ستم كرده، و در حقیقت بسيارى از شريكان به همديگر ستم روا مىدارند، به استثناى كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، و اينها بس اندكند، و داوود دانست كه ما او را آزمایش كردهايم. پس، از پروردگارش آمرزش خواست و به رو درافتاد و توبه كرد.) ۲ - معنای خلطاخلطاء" جمع" خليط" به معنى اشخاص يا امورى است كه با يكديگر مخلوطند و به دوست و شریک و همسایه نيز اطلاق مىشود، با اينكه ظلم و تعدى مخصوص اينها نيست اما ذكر خصوص اين گروه يا بخاطر تماسى است كه با هم دارند، و در اين تماس خواه ناخواه برخوردهايى پيش مىآيد، و يا بخاطر آن است كه از آنها انتظار ظلم و ستم نيست. ۳ - داستان حضرت داوودآنچه از قرآن مجید استفاده مىشود بيش از اين نيست كه افرادى به عنوان دادخواهى از محراب داود بالا رفتند و نزد او حاضر شدند، او نخست وحشت كرد، سپس به شکایت شاكى گوش فرا داد كه يكى از آن دو ۹۹ گوسفند ماده داشته و ديگرى فقط يك گوسفند، در حالى كه صاحب نود و نه گوسفند از برادرش تقاضا داشته كه يكى را هم به او واگذار كند، او حق را به شاكى داد، و اين تقاضا را ظلم و تعدى خواند، سپس از كار خود پشيمان گشت، و از خداوند تقاضاى عفو كرد و خدا او را بخشيد. منتهى در اينجا دو تعبير قابل دقت است: يكى مساله"آزمایش" و ديگرى مسئله" استغفار و توبه". قرآن در اين دو قسمت روى نقطه مشخصى انگشت نگذاشته، اما با توجه به قرائن موجود در اين آیات و روایات اسلامى كه در تفسیر اين آيات آمده، داود اطلاعات و مهارت فراوانى در امر قضا داشت، و خدا مىخواست او را آزمايش كند، لذا يك چنين شرائط غير عادى (وارد شدن بر داود از طريق غير معمول از بالاى محراب) براى او پيش آورد، او گرفتار دستپاچگى و عجله شد، و پيش از آنكه از طرف مقابل توضيحى بخواهد داورى كرد، هر چند داورى عادلانه بود. گر چه او به زودى متوجه لغزش خود شد، و پيش از گذشتن وقت جبران نمود، ولى هر چه بود كارى از او سر زد كه شايسته مقام والاى نبوت نبود، لذا از اين" ترك اولى" استغفار كرد، خداوند هم او را مشمول عفو و بخشش قرار داد. گواه بر اين تفسير علاوه بر آنچه گذشت- آيهاى است كه بلافاصله بعد از اين آيات مىآيد و به داود خطاب مىكند كه ما تو را جانشين خود در روى زمین قرار داديم،يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ لذا از روى حق و عدالت در ميان مردم داورى كن و از هوا و هوس پيروى منما. اين تعبير نشان مىدهد كه لغزش داود در طرز قضاوت و داورى بوده است. به اين ترتيب در آيات فوق چيزى كه مخالف شان و مقام اين پیامبر بزرگ باشد وجود ندارد. ۴ - تفسیر آیهاين قسمت تتمه کلام داوود (علیهالسلام) است كه با آن، گفتار اول خود را روشن مىكند. و كلمه" خلطاء" به معناى شريكها است كه مال خود را با هم خلط مىكنند." وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ". يعنى داوود بدانست كه ما او را با اين واقعه بيازموديم، چون كلمه"فتنه" به معناى امتحان است و كلمه" ظن" هم در خصوص اين آیه به معناى علم است.ولى بعضى گفتهاند: كلمه" ظن" به همان معناى معروف است (كه در فارسى به معناى پندار است) و پندار غير از علم است". ۵ - پانویس۶ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۱۸۰، برگرفته از مقاله «اکثریت شریکان». |